صبر پیش‌برنده؛ رمز موفقیت جبهه مقاومت
حجت‌الاسلام صلح‌میرزایی معتقد است که مقاومت بدون ایمان، بصیرت و امید پایدار نمی‌ماند و ستون خیمه این راهبرد، حضور آگاهانه و منسجم مردم است

صبر پیش‌برنده؛ رمز موفقیت جبهه مقاومت

برنامه بزرگ الهی برای ظهور آغاز شده 
با دکتر محمدهادی همایون به ریشه‌یابی رویارویی غرب با ایران پرداخته‌ایم 

برنامه بزرگ الهی برای ظهور آغاز شده 

در آستانه تحقق وعده‌های آخرالزمان، با دکتر محمدهادی همایون درباره نبرد نهایی حق و باطل گفت‌و‌گو کرده‌ایم؛ نبردی که نه صرفا یک جنگ سیاسی بلکه صف‌بندی جهانی ایمان در برابر جبهه شیطان است.
کد خبر: ۱۵۱۲۹۴۷
نویسنده علی مظاهری 

نقش‌آفرینی ایران در این مسیر، تداوم راه انبیاست. فتنه‌ها، امت را تربیت می‌کنند و هر گام، ما را به ظهور نزدیک‌تر می‌سازد. این مرحله، زمان آمادگی و بیداری تمدنی برای قیام موعود است. 

در منابع یهودی آمده ایرانیان در آخرالزمان حکومتی تشکیل می‌دهند که عمر آن به اندازه عمر یک انسان است و در نهایت، آنها قدرت‌های باطل را شکست می‌دهند. حتی تعابیری دارند مانند این‌که «ایرانیان، چون عقاب بر سر یهودیان فرود می‌آیند» و «به دیوار‌های بیت‌المقدس می‌رسند و آن سرزمین را فتح می‌کنند». آیا واقعا این پیروزی نهایی، کار ما در «اکنون معاصر» خواهد بود؟ 
کاملا به این موضوع باور دارم که در دوران تحقق وعده‌های الهی هستیم و این‌که ظهور و پیروزی نهایی جبهه حق، در همین زمان و به‌دست مومنان این سرزمین رخ خواهد داد. نخست اجازه دهید یک تصحیح تحلیلی ارائه کنم. برخی از دوستان این نبرد را صرفا در چارچوب یک درگیری دینی یا حتی جغرافیایی تحلیل می‌کنند. یعنی آن را محدود به تقابل اسلام و یهود یا ایران و رژیم صهیونیستی می‌دانند، اما واقعیت بسیار عمیق‌تر و فرادینی و فراملیتی است. 

منظورتان از این «فرادینی بودن» چیست؟ مگر در متون ادیان ابراهیمی از جنگ نهایی بین یهود و مسلمانان سخن نرفته؟ 
اتفاقا نکته همین‌جاست. جنگ آخرالزمان، نبرد ادیان با یکدیگر نیست بلکه جنگ جبهه ایمان با جبهه کفر و نفاق است. در این جنگ نه‌تنها مسلمانان بلکه پیروان واقعی تمام پیامبران، همگی در جبهه واحد حزب‌الله خواهند بود. براساس آموزه‌های قرآن کریم، دین حقیقی یکی است: «إِنَّ الدِّینَ عِندَاللهِ الْإِسْلَامُ». آل‌عمران، (۱۹) یعنی تنها دین نزد خدا اسلام است. این یعنی همه پیامبران از آدم تا خاتم، یک دین آوردند و آن هم اسلام است اگرچه با ظواهر، شریعت‌ها و زبان‌های مختلف. 

پس این جنگ نهایی، جنگ میان ادیان تحریف شده و دین کامل نیست بلکه جدالی بزرگ میان دو اردوگاه جهانی است. 
دقیقا. تقابل نهایی نبرد میان «حزب‌الله» و «حزب‌الشیطان» است. در یک‌سو حزب‌الله قرار دارد که همه انبیای الهی، اولیای دین و مؤمنان صادق را از آغاز تاریخ در خود دارد و از سوی دیگر حزب‌الشیطان که همه جنود ابلیس از جن و انس را دربر می‌گیرد. تحریف‌هایی که در ادیان صورت گرفت، عمدتا به‌دست جریان شیطانی انجام شد. به‌عنوان مثال، تحریف دین حضرت موسی (ع) به نام یهودیت، محصول همین حزب‌الشیطان است؛ جریانی که از نام دین سوءاستفاده می‌کند ولی درواقع ضددین است. 

آیا می‌توان گفت امروز هم شاهد همین تحریف و سوءاستفاده هستیم، مثلا از سوی صهیونیسم جهانی؟ 
بی‌تردید. صهیونیسم سیاسی، مصداق عینی حزب‌الشیطان در عصر حاضر است. اینها با سوءاستفاده از عنوان دین یهود، در حالی که هیچ ارتباطی با دین واقعی حضرت موسی (ع) ندارند اقدام به جنایت، اشغال و تحریف می‌کنند. در حالی که تورات واقعی نیز همان وعده‌های الهی قرآن را تأیید می‌کند، از جمله ظهور منجی، شکست کامل باطل و پیروزی نور بر ظلمت. البته نباید فراموش کرد که درگیری نهایی، با این‌که ماهیت ایمانی دارد، اما در قالب جغرافیا نیز تجلی می‌یابد. یعنی خداوند وعده داده که زمین را در نهایت به بندگان صالح خود خواهد سپرد: «وَعَدَاللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ». نور، (۵۵) این همان وعده خلافت و حکومت صالحان در آخرالزمان است.

در این میان، نقش ایران را چگونه می‌بینید؟ آیا واقعا ایران نقشی کلیدی در این رویارویی تاریخی دارد؟ 
هم در روایات اسلامی و هم در متون ادیان دیگر، از ایران به‌عنوان بازیگر اصلی در نبرد نهایی حق و باطل یاد شده. به‌عنوان مثال در روایت مشهوری آمده: «وای بر عرب از شری که به او نزدیک شده. لشکری با پرچم‌های سیاه از سوی خراسان حرکت خواهد کرد». (نهج‌البلاغه و احادیث مهدوی) 
این روایات به صراحت از خراسان، قم و زمینه‌سازان ایرانی برای ظهور سخن گفته‌اند. امروز شاهدیم این تمدن اسلامی_ایرانی با پرچم مقاومت در خط مقدم جبهه حق ایستاده و درواقع بستر تحقق وعده‌های نهایی را فراهم کرده است. ان‌شاءالله همین ملت و همین جغرافیای الهی، دیوار‌های ظلم را در هم خواهد شکست و زمینه‌ساز ظهور خواهد شد. 

آیا این درگیری نهایی میان حق و باطل، بعد جغرافیایی هم دارد یا صرفا مفهومی اعتقادی و کلامی است؟ 
اتفاقا همین‌طور است. درگیری نهایی میان حق و باطل، فقط یک تقابل عقیدتی و الهیاتی نیست بلکه خداوند بر این تقابل، یک لایه جغرافیایی نیز قرار داده. این اصلا اشکالی ندارد. چون جغرافیا هم مثل دین، مخلوق خداوند است. برخی افراد ساده‌اندیش یا وابسته به جریان‌های انحرافی_ که به‌صراحت می‌توان آنها را «وابستگان حزب شیطان» نامید_ گاهی می‌کوشند تقابلی بین «ایرانیت» و «اسلامیت» یا بین «دین» و «سرزمین» القا کنند ولی واقعیت این است که خداوند هم دین را آفرید، هم مرز‌ها را و هم ملت‌ها را. پس این‌که نبرد آخرالزمان در قالب جغرافیا نیز تجلی یابد، کاملا با سنت الهی سازگار است. 

در این صورت، نقش ایران در این جغرافیای آخرالزمانی چگونه معنا پیدا می‌کند؟ 
روشن است. ما از آیات قرآن و روایات متعدد اسلامی درمی‌یابیم که پایگاه نهایی جبهه باطل در آخرالزمان، سرزمینی است به نام «فلسطین» که امروز رژیم صهیونیستی بر آن مسلط شده؛ و از سوی دیگر، پایگاه اصلی جبهه حق در ایران اسلامی خواهد بود. این نکته را هم قرآن تأیید می‌کند، هم روایات اهل بیت (علیهم‌السلام). این تقابل در حقیقت همان چیزی است که امروز شاهد آن هستیم؛ یعنی نقشه‌ای از رویارویی تمدنی و نهایی میان ایران و غرب به نمایندگی صهیونیسم جهانی. 

این‌که در روایات از نقش ایران در آخرالزمان به‌صراحت یاد شده است. 
کاملا. پیامبر اعظم (ص) بار‌ها در حضور اصحاب، با اشاره به سلمان فارسی، ایرانیان را ستوده‌اند و از نقش بی‌بدیل آنها در آخرالزمان سخن گفته‌اند. این نکته حتی در منابع اهل سنت نیز آمده است. در کنار ایران، از یمن نیز به‌عنوان کشوری با جایگاه ویژه در عصر ظهور یاد شده است. ما مجموعه‌ای از احادیث داریم تحت عنوان «فضائل‌البلدان» که از فضیلت برخی سرزمین‌ها سخن می‌گویند و در میان آنها، ایران و یمن بیشترین استناد و اعتبار را دارند. 

آیا می‌توان گفت که نبرد نهایی امروز میان ایران و اسرائیل، همان مصداق درگیری آخرالزمانی است؟
به باور من، بله. اگر ما پذیرفته‌ایم که نبرد نهایی حق و باطل باید روزی در قالب جغرافیا ظاهر شود و این تقابل جهانی هم‌اکنون با این شدت میان ایران و رژیم‌صهیونیستی شکل گرفته، دیگر بعید است که تاریخ دوباره صحنه‌ای با این گستردگی فراهم کند. این همان درگیری وعده داده شده است.

این درگیری از چه زمانی آغاز شد؟
بزنگاه و نقطه‌عطف این درگیری به آن دوره از انقلاب اسلامی ایران بازمی‌گردد که با اعلام «روز جهانی قدس» توسط امام خمینی (ره) در مرداد ۱۳۵۸، جبهه‌بندی تاریخی آغاز شد. به اعتقاد من، این اعلامیه می‌تواند نشانه‌ای مهم از آغاز تحقق وعده‌های آخرالزمانی، حتی نشانه صیحه آسمانی باشد.
از همان روز، صف‌بندی حق و باطل شکل گرفت و این تقابل تاکنون ادامه یافته و روزبه‌روز فراگیرتر شده است.

یعنی این نبرد، دیگر قابل بازگشت و مصالحه نیست؟
همین‌طور است. امروز دیگر مرحله‌ای نیست که بگوییم آیا این جنگ نهایی رخ خواهد داد یا نه. این درگیری اتفاق افتاده است. همه طرف‌های آن نیز مشخص هستند: آمریکا، رژیم‌صهیونیستی، دولت‌های اروپایی، برخی کشور‌های عربی و دیگر مدعیان نظم جهانی، همه با هم در یک جبهه قرار گرفته‌اند.
حتی اگر این بازیگران جهانی، امروز به هر‌دلیلی تصمیم بگیرند این نبرد را متوقف کنند، دیگر توقف‌پذیر نیست؛ چرا که این نبرد، ریشه در اراده الهی دارد. این درگیری به وعده ظهور گره خورده و تحقق آن، خارج از اراده دولت‌هاست.

فرمودید که درگیری نهایی از اختیار برخی بازیگران جهانی خارج شده. آیا امروز ما شاهد تحقق گام‌به‌گام برنامه خداوند هستیم؟
این همان برنامه بزرگ و قطعی خداوند است که اکنون در بستر آگاهی جهانی در حال تحقق است. اتفاقات غزه نمونه‌ای برجسته از همین روند است. این ماجرا، نه یک بحران محلی، بلکه محرکی است برای بیدارسازی وجدان جهانی.موقعیت فلسطین، که یک‌سوی آن آفریقاست و سوی دیگرش اروپا، باعث شده هر حادثه‌ای در این سرزمین ظرفیت جهانی شدن داشته باشد. امروز موضوع غزه، دقیقا همان نقشه الهی را برملا کرده و ما را به‌سرعت به‌سوی نبرد آخرالزمانی و ظهور سوق می‌دهد.

جایگاه تاریخی ایران در این درگیری چگونه معنا می‌شود؟ آیا آن‌گونه که در روایت‌ها آمده، ایران و روم نقش اصلی را دارند؟
کاملا. پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله در روایاتی که ذیل آیات سوره إسراء آمده، فرموده‌اند: «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الآخِرَةِ جِئْنَا بِکمْ لَفِیفًا» (سوره إسراء، آیه (۱۰۴) که اشاره به همان بازگشت یهود به فلسطین و درگیری نهایی دارد.در روایات داریم که این درگیری نهایی با «روم» ــ که در قرائت امروز می‌تواند نماینده تمدن غرب باشد ــ همیشه با نقش ایران گره خورده است. این همان تقابل تاریخی ایران و غرب بوده که امروز در قامت درگیری مقاومت با صهیونیسم، صورت علنی پیدا کرده است.

یعنی معتقدید که این نبرد، به قیام امام زمان متصل است؟
بله، روایات صریحی داریم که این اتفاقات مقدمه قیام حضرت ولی‌عصر (عج) است. خداوند می‌فرماید: «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ... بَعَثْنَا عَلَیکُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ» (سوره إسراء، آیه ۵) یعنی خداوند بندگان سختکوش و مقاوم خود را برای درگیری نهایی علیه جبهه باطل خواهد فرستاد. در روایات آمده که آنها از مشرق زمین می‌آیند؛ همان‌جایی که پرچم‌های سیاه برافراشته می‌شوند.

برخی نگران هستند که این پیروزی بعید باشد؛ چون از نظر ظاهری ما نه قدرت اقتصادی بزرگی داریم، نه تجهیزات فراوان و نه اکثریت جمعیت. آیا این موجب تردید نمی‌شود؟
خیر، این درست همان چیزی است که قرآن بار‌ها به آن اشاره کرده. این ماجرا، تکرار سنت الهی در تاریخ است. همیشه جبهه حق در ظاهر اندک و محروم بوده، اما در باطن، پشتوانه‌ای آسمانی داشته است.همین وعده الهی را خداوند با صراحت فرموده است: «وَإِنَّ جُندَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ» (سوره صافات، آیه ۱۷۳)یعنی سپاه ما پیروز است، چون وعده ما تخلف‌ناپذیر است.امروز هم ما با سرمایه‌ای عظیم به نام شهدا در حال حرکتیم. شهدا زنده‌اند، نه تنها از نظر روحی، بلکه از نظر قدرت معنوی و تأثیرگذاری.خداوند در قرآن فرمود: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ»
(سوره آل‌عمران، آیه ۱۶۹) یعنی آنها از دنیا رفته‌اند، اما زنده‌تر و تأثیرگذارتر از همیشه، در جبهه الهی فعالند. همین پشتیبانی، بزرگ‌ترین پشتوانه برای پیروزی است.

شما فرمودید که قواعد عالم در حال تغییر است. منظورتان چیست؟
ما در حال ورود به مرحله‌ای هستیم که عالم مُلک دارد به سوی عالم ملکوت حرکت می‌کند. این یعنی قواعد مادی در حال جایگزینی با قوانین غیبی و ظهور سنت‌های الهی هستند.در گذشته شاید لازم بود یک کشور، سلاح یا جمعیت بیشتری داشته باشد تا پیروز شود، اما امروز حقانیت، ایمان، خون شهید و صدای مظلومان، اثرگذارتر از هر ارتش یا رسانه‌ای شده است.صحنه دارد عوض می‌شود. وعده‌های آخرالزمانی یکی‌یکی دارند محقق می‌شوند و ما در آستانه مرحله‌ای هستیم که «یرِیدُونَ لِیطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ... وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ» (سوره صف، آیه ۸)

شما به نشانه‌هایی در عالم ملکوت اشاره کردید که به‌تدریج آشکار می‌شوند. چطور می‌توان این نشانه‌ها را دید و شناخت؟
خیلی از نشانه‌هایی که در عالم ملکوت هست، به‌تدریج و به اندازه ظرفیت‌ها آشکار خواهد شد. ما نمونه عینی آن را در ابتدای انقلاب اسلامی دیدیم؛ ماجرای حمله آمریکا به طبس دقیقا همان لحظه‌ای بود که به ظاهر، همه‌چیز علیه ما بود، اما امداد الهی، صحنه را برگرداند.ما امروز هم براساس همان وعده، مطمئنیم که پیروزی و نصرت الهی، حتمی است. اما این پیروزی، بدون حساب و کتاب نیست. همه‌چیز طبق فرمول‌ها و سنت‌های الهی در حال وقوع است. شرطش، همان است که قرآن می‌فرماید: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ ینْصُرْکمْ وَیثَبِّتْ أَقْدَامَکمْ» (سوره محمد، آیه ۷)اگر ما مقاومت کنیم و در راه حق بایستیم، تمام عوامل آفرینش، به کمک ما خواهند آمد. جهان تحت تدبیر خداست، نه قدرت‌های پوشالی.

یعنی شما معتقدید که مسأله پایان‌یافته است و ما تنها در مراحل ظهور وعده الهی هستیم؟
اصل ماجرا آغاز شده و پیروزی‌اش قطعی است. نه این‌که امیدواری صرف باشد، بلکه این اطمینان بر پایه وعده‌های متقن الهی است.
به جرأت می‌گویم از حدود ۲۰ سال پیش، که در جریان برخی تحقیقات گسترده بودیم، شخصا به این نتیجه رسیدم که بسیاری از نشانه‌ها در حال تحقق‌اند. یکی از نکات مهم، بحث دجال است که باید به‌درستی شناخته شود.

از نگره شما دجال دقیقا چیست؟ این واژه چیست را عمدا آوردم، چون باور دارم که دجال یک جریان است، یا مفهومی فراشخصی دارد؟ 

پرسش خوبی است. دجال در فهم صحیح و روایی ما، یک جریان است، نه صرفا یک فرد.در روایات اهل بیت علیهم‌السلام، دجال به عنوان جریان فریب، نفاق، تکنولوژی فریبنده و سلطه رسانه‌ای و اقتصادی مطرح شده است، نه فقط یک انسان خاص با چشم کور.در بسیاری از احادیث، به‌ویژه در منابع توراتی و اناجیلی، دجال بسیار پررنگ است؛ اما در منابع اسلامی، تأکید بیشتر بر «سفیانی» است، چون ظهور او در مرحله قبل از ظهور است و در مقابله با حضرت مهدی (عج) نقش محوری دارد.

یعنی سفیانی پیش از ظهور قیام می‌کند و دجال پس از آن می‌آید؟
دقیقا. سفیانی شخصیتی بسیار روشن و خطرناک در روایات ماست. از شام قیام می‌کند و دشمن اصلی حضرت مهدی (عج) است و بر اساس روایت معتبر، قیامش فقط ۱۵ ماه دوام دارد. او شش ماه اول درگیر تثبیت و جنگ و حرکت است، سپس شش ماه حکومت می‌کند و در نهایت حکومت حضرت شکل می‌گیرد.

این نکته مهم است:
دجال، گرچه چهره‌ای فراملی و جهانی از فریب و سلطه‌گری است، اما ظهورش پس از قیام حضرت و در مرحله تقابل جهانی حق و باطل است. اما سفیانی، پیش از ظهور، ظهور می‌کند و صحنه درگیری نهایی را مهیا می‌سازد.

گفتید سفیانی دشمن اصلی امام (عج) است که پیش از ظهور قیام می‌کند. این قیام چقدر به طول می‌انجامد و چه تأثیری در روند ظهور دارد؟
بله، طبق روایات متعدد و معتبر، سفیانی یکی از چهره‌های اصلی فتنه آخرالزمان است که پیش از ظهور قیام می‌کند.مدت قیام او در کل ۱۵ ماه بیشتر طول نمی‌کشد. شش ماه اول، دوره تثبیت و جنگ است و سپس شش ماه دیگر حکومت او پابرجا می‌ماند تا آن‌که با شکل‌گیری حکومت حضرت حجت (عج)، سقوط می‌کند.

اما درباره دجال گفتید او بعد از ظهور فعال می‌شود، در حالی که تلقی‌هایی جز این وجود دارد؟
دجال موضوعی بسیار پیچیده‌تر و مخوف‌تر در بُعد انحراف و فریب است.جریانی است که حتی پس از ظهور حضرت ولی‌عصر (عج) فعال باقی می‌ماند.
اگر بخواهیم دو مرحله فتنه حزب شیطان را بررسی کنیم: مرحله اول، نابودی رژیم صهیونیستی مستقر در سرزمین‌های اشغالی است که احتمالا با ظهور سفیانی همراه است. مرحله دوم، جبهه جهانی دجال است که مبتنی بر نفوذ، نفاق، عملیات روانی، سلطه رسانه‌ای و فرهنگی، پس از ظهور حضرت آشکار می‌شود.

پس می‌توان گفت دجال یک جریان بین‌المللی فریب است که ماهیت واقعی‌اش پس از ظهور بیشتر نمایان می‌شود؟ 
دقیقا همین‌طور است. در روایات ما آمده که دجال افرادی را که شاید پیش‌تر اهل دین و دیانت هم بوده‌اند، به سمت خود جذب می‌کند که فریب ظاهر پرزرق و برق، شعار‌های عدالت‌طلبانه و دستاورد‌های فناوری‌اش را می‌خورند.حتی در بعضی روایات آمده که پایان کامل فتنه دجال، پس از ظهور حضرت خواهد بود.یعنی مقابله نهایی با دجال به عهده حکومت مهدوی است و این نشان می‌دهد که بخش مهمی از جنگ حق و باطل، هنوز در پیش است.

اگر بخواهید امید و افق روشنی برای نسل جوان ترسیم کنید، چه می‌فرمایید؟
در طول تاریخ بشر و از آغاز خلقت تا امروز، همه مقدمه رسیدن به چنین روزی بوده است. تمام دعوت پیامبران، تلاش اولیای الهی، خون‌های ریخته‌شده، غربت‌ها و مجاهدت‌ها برای این بوده که جبهه حق به‌وضوح قابل تشخیص شود و نقاب از چهره جبهه باطل کنار رود.باطل همیشه سعی کرده شبیه حق باشد، مظلوم‌نمایی کند و شعار انسان‌دوستی بدهد. اما امروز خداوند زمینه‌ای فراهم کرده که دیگر این فریب کار نمی‌کند.باطل دارد با افتخار اعلام می‌کند که باطل است! جنایاتش در غزه، در فلسطین، در سوریه، در یمن، در افغانستان، همه گواه همین کنار رفتن بی‌نقاب است.

ما اکنون در مرحله‌ای هستیم که صحنه نهایی درگیری آغاز شده!
به تعبیر قرآن: «وَجَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کانَ زَهُوقًا» سوره اسراء، آیه ۸۱ این صحنه، صحنه ایمان آوردن ملت‌هاست. مردم جهان به حقیقت اسلام و صداقت جبهه مقاومت، ایمان خواهند آورد. برکت انقلاب اسلامی و خون شهدا، ما را وارد صحنه‌ای کرده که بی‌تردید به قیام حضرت مهدی (عج) خواهد انجامید.امیدوارم نسل جوان امروز، نقش‌آفرین اصلی در این مرحله باشد.نه صرفا تماشاگر تاریخ، بلکه سازنده آن، همان‌طور که در وصیت‌نامه شهدا آمد، «علم را زمین نگذارید»، «رسانه را رها نکنید»، «حق را فریاد بزنید.»

استاد! شعار‌هایی مانند «زن، زندگی، آزادی» که جریان صهیونیستی تولید، رسانه‌ای و برجسته کرد، در یک مقطع احساس ناامیدی را به جامعه تزریق کرد. اما پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اخیر، شاهد صف‌بندی ملت زیر پرچم ولایت‌فقیه بودیم. آیا این می‌تواند نشانه تربیت الهی امت برای عصر ظهور باشد؟
این تحولات فقط وقایع اجتماعی و سطحی نیستند، بلکه می‌توانند بخشی از برنامه بزرگ الهی برای آماده‌سازی امت منتظر در عصر آخرالزمان باشد. جامعه ما در مسیر تاریخ، بار‌ها مانند امت‌های پیشین در معرض آزمایش‌های الهی قرار گرفته است. در روایات آمده که خداوند امت حضرت ولی‌عصر (عج) را مانند طلای ناب، در بوته امتحانات پیاپی می‌گذارد تا برای پذیرش مسئولیت تمدنی آماده شوند.شاید در ظاهر، برخی جریان‌ها به‌دنبال ایجاد تردید یا فرسایش امید بودند. اما همین وقایع، در فتنه غربال‌گر آخرالزمان، سبب بیداری، رشد و صف‌بندی آشکارتر حق و باطل شد.

فتنه‌هایی که این امت در آن رشد می‌کند، چه تفاوتی با فتنه‌های گذشته دارد؟
نکته بسیار دقیقی ا‌ست.فتنه‌های آخرالزمانی برخلاف گذشته، نه تنها ریزش ندارد، بلکه سازنده و ارتقابخش است.یعنی امت بعد از هر فتنه‌ای، آبدیده‌تر، آماده‌تر و آگاه‌تر می‌شود.مثل پله‌هایی که امت اسلامی روی آنها با سختی حرکت می‌کند، اما هر بار در جایگاه بالاتری قرار می‌گیرد. این فتنه‌ها نشانه رشد و ارتقاء است، نه شکست و عقب‌نشینی.

در طول همین جنگ روایت‌ها، ما شاهد تغییر در نگاه جهانی بودیم. می‌توان گفت پرچم جمهوری اسلامی حالا فراتر از مرز‌ها رفته؟
کاملا. در اوج هجمه بین‌المللی و تصویرسازی منفی علیه ایران، ما در همین جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اخیر دیدیم که چگونه پرچم ما در سراسر جهان، از شرق آسیا تا اروپا و آمریکا، توسط ملت‌ها در خیابان‌ها به اهتزاز درآمد.شعار «مرگ بر اسرائیل» به زبان فارسی در خیابان‌های اروپا فریاد زده شد. این دیگر تنها مسأله‌ای داخلی یا منطقه‌ای نیست. بلکه نشانه‌ای است از شروع جهانی شدن صف‌بندی حق علیه باطل.

این‌همه ماجرا را چگونه در منظومه ظهور تفسیر می‌کنید؟

ما در آستانه تحقق آن وعده‌ای هستیم که هزاران پیامبر، شهید، مؤمن و صالحان تاریخ برای آن دعا کردند و خون دادند.اگر ادعا داریم که آرمان انبیا را دنبال می‌کنیم، باید آزموده شویم، غربال شویم، آماده شویم.چنان‌که قرآن می‌فرماید‌: أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکوا أَن یقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُون. سوره عنکبوت، آیه ۲ما وارد مرحله‌ای شده‌ایم که دیگر تماشاچی نیستیم، نقش‌آفرینیم. این امت، ان‌شاءالله همان قومی خواهد بود که خداوند آن را وارث نهایی زمین قرار داده است.

و این یعنی امید؟
بیش از امید. یعنی یقین به وعده خداوند. اگر تا دیروز برای ظهور دعا می‌کردیم، امروز باید برای ایفای نقش در دوران ظهور آماده شویم؛ و ان‌شاءالله در جلسات بعدی، گام‌های مشخص‌تر برای تحقق تمدن مهدوی را با هم بررسی خواهیم کرد.وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ (سوره قصص، آیه ۵)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰